هیجان و تاثیر آن در زندگی روزمره

همه ما هیجان هاي مختلفی تجربه می کنیم و تلاش می کنیم از طریق روش هاي اثربخش و غیر اثربخش با آنها مقابله کنیم . بدون هیجان ها، زندگی فاقد معنا، بافت، غنا، لذت و ارتباط با دیگران خواهد بود. هیجان ها در مورد نیازها، ناکامی ها و حقوقمان با ما سخن می گویند و ما را براي ایجاد تغییرات، فرار از موقعیت هاي دشوار یا آگاهی از رضایت مندي برمی انگیزند. با این وجود افراد زیادي وجود دارند که خود را غرق شده در هیجان ها، هراسناك از احساسات و ناتوان از مقابله می یابند زیرا بر این باورند که غمگینی یا اضطراب شان مانع رفتار موثر می باشند.

هیجان چیست ؟

هيجان ، حالتي ذهني و فيزيولوژيـك و بـدني اسـت كـه شـامل درجـات مختلفي مي باشد. اين حالات مي توانـد ماننـد افسـردگي ، عصـبانيت و خشـم منفي باشد. و از طرفي مي تواند مانند حالت شادي و لذت بخشي مثبت باشـد . اين حالت ها ميتواند تغييرات جسـماني و بـدني ماننـد تـپش قلـب، افـزايش ميزان تنفس، خشكي دهان، افزايش نبض، رنگ پريدگي و… را ايجاد كند.

انواع هیجان :

الف) هیجان هاي اصلی

ب)  هیجان هاي اولیه و ثانویه

الف) هیجانات اصلی، پاسخ مستقیم به یک واقعه محرك هستند. به عبارتی هیجانات اصلی پاسخ ها و واکنش هاي بدنی در مواجهه با موقعیت هاي زندگی هستند.

هیجان و تاثیر آن در زندگی
هیجان و تاثیر آن در زندگی

 

انواع هیجانات اصلی :

هیجان خشم

به حالت هاي دفاعی موجود زنده در حین احساس خطر مربوط می شود. خشم هیجانی است که بیشتر به ذهن می آید. اساس خشم بر این عقیده است که اوضاع آن گونه که باید باشد، نیست.خشم نه تنها پرشورترین هیجان، بلکه خطرناك ترین نوع آن، نیز هست.

هیجان غم:

غم، منفی ترین و آزارنده ترین هیجان است. غم اصولاً از تجارب جدایی یا شکست ناشی می شود چون غم خیلی ناخوشایند احساس می شود. فرد را با انگیزه می کند تا قبل از وقوع دوباره آن، هرکار لازم است را براي کاهش دادن شرایط غم ا نگیز، انجام دهد. یکی از جنبه هاي مثبت غم این است که به صورت غیرمستقیم به انجام گروه هاي اجتماعی کمک می کند.

هیجان ترس:

علائم هیجان ترس را در نظر بگیرید، در فردي که ترسیده است، چه اتفاقی می افتد؟؟

تمام تغییرات مشاهده شده در راستاي عقب کشاندن او از محرك ترس آور هستند. گریز و اجتناب؛ کارکرد هاي اساسی هیجان ترس هستند که بسته به نوع و شدت ترس، اشکال مختلفی به خود می گیرد. به عبارتی گریختن ما به هنگام مواجه شدن با موقعیت هاي ترس آور مانع از واکنش ما می شوند.

هیجان شادی:

شادي بالاترین سطح عواطف مثبت است. رویدادهاي شادي آور، پیامد هاي خوشایند را شامل می شود. مانند موفقیت در کار، دریافت خبري خوشحال کننده یا تجربه کردن احساسات لذت بخش. کارکرد شادي به منظور آرام کردن و آرامش ذهن، بدن و تکرار فعالیت هاي لذت بخش است.

هیجان شادی
هیجان شادی

 

ب) هیجان هاي اولیه ( آنچه که اول احساس می شود) :

هیجان هاي اولیه: هیجان هایی هستند که از لحاظ ژنتیکی پیش رس تر بوده و اولین پاسخ هیجانی هستند که در یک موقعیت احساس می کنیم. هیجان هاي اولیه ممکن است به همان سرعتی که بروز یافته اند، ناپدید شوند و هیجان هاي ثانویه جایگزین آنها شوند.

هیجان هاي ثانویه ( آنچه که در مرحله بعدي احساس می شود):

هیجان هاي ثانویه را می توان واکنش هیجانی به هیجان هاي اولیه تعریف کرد. به عبارت دیگر این هیجان ها، احساس هایی هستند که درباره داشتن احساسات بلافاصله خود به رویداد ها تجربه می کنیم.

افراد ممکن است در پاسخ به یک هیجان اولیه، یک یا چند هیجان ثانویه را تجربه کنند؛ مثلا فردي ممکن است به دلیل رفتار مادرش، از وي عصبانی شود اما؛ به فاصله اندکی، بابت داشتن احساس عصبانیت نسبت به مادرش، احساس گناه پیدا کند.در این شرایط احساس ثانویه، ساده بوده است.

بسیاري از اوقات پاسخ ابتدایی فرد به موقعیت، خجالت، ناکامی، اندوه یا نگرانی است که آن را نادیده گرفته و هیجان ثانویه که همان عصبانیت است را در قالب رفتار پرخاشگرانه بروز می دهد. به این ترتیب، دیگران بدون درك عمق ناراحتی آن ها یا بدون به دست آوردن شناختی از احساس اولیه، صرفا به رفتارپرخاشگرانه او پاسخ می دهند.

 چرا باید هیجان‌هایمان را بشناسیم؟

تا زمانی که ندانیم هیجان چیست و چه کارکردی دارد نمی‌توانیم هیجان‌هایمان را بشناسیم و تا زمانی که احساسات و هیجاناتمان را نشناسیم نمی‌توانیم به خودآگاهی هیجانی برسیم. هر چه بیشتر بتوانیم احساسات و هیجانات‌مان را بشناسیم نسبت به خود، نیازها، علایق، حساسیت‌ها، خواسته‌ها و آرزوهایمان هم به شناخت بیشتری خواهیم رسید.

احساسات و هیجانات انگیزه لازم را برای تغییر کردن و ترک موقعیت‌های ناخوشایند و خلق موقعیت‌ها و لحظات خوشایند در ما ایجاد می‌کنند، بر پروسه ی تصمیم گیری  و عملکردهایمان تأثیر می‌گذارند و به زندگی شور، نشاط و پویایی می‌بخشند.

علاوه بر این، هیجانها یکی از عنصرهای اصلی ارتباطات بین فردی هستند بنابراین هر چه احساسات و هیجانات را بیشتر بشناسیم بهتر می‌توانیم اطرافیانمان را درک کنیم، با دیگران همدلی کنیم و ارتباطاتمان را بهبود ببخشیم. بسیاری از مشکلات بین فردی مثل درگیری‌ها و رنجش‌ها حاصل مدیریت نادرست هیجان‌هاست و طبیعتا برای تقویت مهارت مدیریت هیجان‌ها به دانش و آگاهی نسبت به هیجان‌ها نیاز داریم. پس مدیریت و کنترل هیجان یکی از راه های مهارت برقراری ارتباط موثر با دیگران است.

کنترل هیجان راهی برای برقراری ارتباط موثر با دیگرن
کنترل هیجان راهی برای برقراری ارتباط موثر با دیگرن

 

 راهبردهاي منفی تنظیم هیجان :

افراد در برخورد با موقعیت هاي مختلف هیجان انگیز به روش هاي مختلفی از جمله رفتاري، ذهنی و جسمانی متوسل می شوندکه در زیر به تعدادي از راهبردهاي شناختی منفی که افراد در نظم بخشبیدن به احساسات خود از آنها استفاده می کنند اشاره خواهد شد..

  • نشخوار ذهنی: یکی از راهبردهاي تنظیم هیجان است که چندان ایمن نیست. افرادي که نشخوار ذهنی دارند، مکررآً و گاهی همیشه درباره مشکلات، فکر می کنند. نشخوار ذهنی یک تمرکز منفعلانه بر این موارد است که فرد چه فکري می کند؛ چه چیزي باعث آن فکر می شود، و چه چیز ي اتفاق می افتد.
  • تفکر سرزنش خود: به معنی مسئول و مقصر دانستن خود، در تجربیات تلخ زندگی است. کسی که در اتفاقات  پیش آمده زندگیش به سرزنش خود می پردازد به شدت گرفتار احساس گناه است.
  • فاجعه سازی : فکر کردن به اینکه اتفاق رخ داده چقدر وحشتناك بوده و این اتفاق بدترین چیزیست که در زندگی هرکسی رخ می دهد.
  • سرزنش دیگران: در این نوع تفکر؛ فرد دیگران را مسئول و مقصر اتفاقات بد و تجارب منفی که در زندگی برایش پیش آمده می داند، و به سرزنش دیگران می پردازد.

روش هاي مديريت هيجانات :

۱- آموزش آرام سازي:

آرام سازي به شما كمك مي كند تا عضلات خـود را شـل كنيـد . وقتـي آرام باشيد، كارها را آرام انجام خواهيد داد و عضلات شما رها خواهد شد.

۲- آموزش روش ايمن سازي در برابر فشار رواني:

آموزش آرام سازي تنفسي به شما كمك مي كند تا با آماده سـازي خـود بتوانيد بر موقعيت هاي با اضطراب بالا غلبه كنيد. اين روش مانند واكسن بيماري است كه با وارد آوردن آسيب كوچكي به سيستم فيزيولوژيك، بدن را در مقابل آسيب هاي شديد مصون مي سازد.

۳- آموزش خودگفتگويي هدايت شده

هدف از اين روش كمك به مراجع است براي:

  • ارزيابي نيازها و بايدهايي كه در يك موقعيت به كار ميرود.
  • كنترل افكار فشارآور، تصويرهاي ذهني و احساسات خود.
  • مقابله با هيجانهاي شديد.
  • تقويت روحيه خود براي مقابله با موقعيتهاي پرفشار.
  •  تقويت مجدد خود براي مقابله.

۴-  تصوير سازي ذهن :

قاعــده ي اصــلي ايــن روش ايــن اســت كــه فــرد در هنگــام آرامــش، صحنه هاي تهديد كننده را بر اسـاس ميـزان شـدت اضـطراب از كمتـرين بـه بيشترين مقدار، درجه بندي كند. مثلاً خودتان را در هنگام ارائـه سـخنراني و يا صحبت كردن در جمع در نظر بگيريد. در ذهن خود اول به آرامش برسيد و خودتان را در حالي كه آرام هستيد و اعتماد به نفس داريد تجسـم كنيـد و آن طور كه دوست داريد در آن وضعيت رفتار كنيد.

تصویرسازی ذهنی
تصویرسازی ذهنی

۵-  آموزش قاطعيت و جرئت آموزي :

بسياري از مردم نياز دارند از حقـوق شخصـي خـود آگـاه شـوند و يـاد بگيرند چگونه بدون تجاوز به حقوق ديگران و بدون رفتـار پرخاشـگرانه ، بـه زندگي خود ادامه دهند. قاطعيت يعني دفاع از حقـوق خـود و بيـان افكـار و احساسات خود به شيوه مستقيم، صادقانه و مناسب. افراد با جرأت براي خود و ديگران احترام قائلند. جـرئت ورزي چنـد مزيـت دارد . بـه انسـان احسـاس كفايت و كنترل و آرامـش مـي دهـد و ايـن احساسـات در روابـط متقابـل بـا ديگران، اعتماد به نفس و عزت نفس ما را تقويت ميكند.