تعریف ناامیدی – ناامیدی چیست؟
ناامیدی یک احساس قدرتمند است که غالباً در ایجاد روحیه تاریک یا غمگین نقش دارد و ممکن است بر نحوه ادراک شخص از خود ، سایر افراد ، شرایط شخصی و حتی جهان تأثیر منفی بگذارد. غالباً ناامیدی می تواند تأثیر بسزایی در رفتار انسان بگذارد ، زیرا منعکس کننده دیدگاه منفی فرد نسبت به آینده است.
احساس ناامیدی اغلب باعث می شود فرد علاقه خود را به موضوعات مهم ، فعالیت ها ، رویداد ها یا افراد از دست بدهد. کسی که ناامید شده باشد ، دیگر نمی تواند ارزش چیز هایی را که قبلاً مهم بودند ، درک کند. احساسات غالباً با عدم الهام و همچنین احساس ناتوانی ، درماندگی ، دل کندن ، اسارت ، افسردگی و انزوا همراه است. مطالعات بی شمار حاکی از آن است که ناامیدی با ضعف سلامت روانی ، روحی و جسمی ارتباط نزدیکی دارد
علت های ناامیدی از دیدگاه روانشناسی :
شكست هاي پي در پي در زندگي :
يكي از علل احساس نااميدي در زندگي، شكست و انتظار شكست مي باشد. اگر شما هميشه انتظار شكست را داشته باشيد و توانمندي هاي خود را باور نداشته باشيد، احساس خوبي در زندگي نخواهيد داشت.
يكنواختي در زندگي عاملی برای ناامیدی :
انسان فطرتا زيبايي طلب بوده و دوست دارد با تنوع زندگي كند؛ چنانچه محيط زندگي يا فرايند زندگي يكنواخت باشد، روند تغيير و تبدّل انرژي رواني با خلل مواجه مي گردد. گاهي انسان به تغييرات اندكي در زندگي نياز دارد. مثل گردش، تفريح و يا حتي تغيير چيدمان منزل.
عدم برآورده شدن نيازها :
رفع نيازها احساس لذت در زندگي را به دنبال دارد. در واقع نيازها به عنوان يكي از انگيزه هاي حياتي هستند. اگر نيازها نبودند انسان در زندگي بسياري از دلخوشي ها را از دست مي داد و خيلي از فعاليت ها را ترك مي كرد. حال اين نكته نيز حائز اهميت است كه اگر نيازها به درستي و به موقع و متناسب پاسخ داده نشوند مي تواند منجر به احساس سستي و بي حوصلگي در فرد شود.
كم بودن فعاليت هاي زندگي :
ركود و نداشتن مشغله كافي در زندگي و بيكاري و داشتن ساعات زيادي كه نمي دانيم با چه فعاليت هايي آن را پر كنيم و يا پر كردن آن با فعاليت هاي غير مفيد و بي ارزش مي تواند به احساس سستي و بي حوصلگي منجر گردد.
نداشتن عزت نفس و اعتماد به نفس :
اگر ارزش هاي وجودي خودتان را نشناسيد و آنها را باور نكنيد راجع به خودتان و زندگي تان احساس خوبي نخواهيد داشت. تنها انسان هايي احساس خوبي در زندگي دارند كه احساس خوبي نسبت به خودشان دارند و خودشان را به عنوان انساني خوب و كارآمد قبول دارند.
شغل نامناسب :
چنانچه كاري را انجام مي دهيد كه به آن علاقه نداريد خيلي طبيعي است كه از آن احساس لذت نكنيد، و هنگامي كه مي خواهيد به كار مشغول شويد بدترين احساس را داشته باشيد، و هميشه در زندگي احساس خستگي كنيد. دو چيز در زندگي باعث نيك بختي و احساس لذت در زندگي است : يكي همسر دلخواه و مناسب و ديگري شغل متناسب و دلخواه.
مناسب نبودن رشته تحصيلي :
اگر رشته تحصيلي شما مورد علاقه تان نباشد يا مطابق با استعدادهاي شما نباشد، پيشرفت چنداني در آن رشته نخواهيد داشت و تحصيل به مسئله بغرنج و عذاب آورتبديل خواهد شد.
۸ راه برای غلبه بر ناامیدی :
از خود سؤال کنید: «چه کاری در این شرایط جواب می دهد؟»
حتی زمانی که احساس می کنید هیچ کاری از دستتان بر نمیآید، به دقت فکر کنید و مطمئناً یک راه پیدا میکنید که به شما کمک کند. خوب همین امر هم جای خوشحالی دارد. حال چگونه می توانید آنرا به کار بندید و ارتقا دهید؟ با مطرح کردن این سؤال خودتان را از دایره منفی گراییهایی نظیر «واقعاً ناامید کننده» است، نجات دادهاید و میتوانید بر روی نکات مثبت تمرکز کنید. به این طریق شما راهی را پیدا کردهاید که شما را به نتیجه میرساند و راهی را به شما نشان میدهد که بتوانید از ناامیدیها نجات پیدا کنید. در این میان فرایند تمرکز بر روی پیشرفتها از اهمیت بالایی برخوردار است.
رکورد کارهای خود را ثبت کنید
هر کاری را که با موفقیت انجام میدهید، یادداشت کنید. اگر این کار را به صورت ماهانه انجام دهید آن وقت میتوانید دریابید که در طول یک ماه تا چه حد پیشرفت کردهاید. اگر هم دیدید که در لیست شما موارد زیادی نوشته نشدهاند، متوجه میشوید که بیش از آن که کار کنید، وقت گذرانی میکنید. باید به جایی برسید که لیستتان از موارد مختلف پر شود تا بتوانید پیشرفت کنید. با تهیهی لیست هم چنین میتوانید به راحتی تشخیص دهید که در کدام زمینهها مؤثرتر عمل کردهاید و در کدام قسمتها کمی ضعیف بودهاید و نیاز به تلاش بیشتری دارید.
بر روی عملی کردن آرزوهای خود تمرکز کنید
هدف اصلیتان را در ذهن خود تجسم کنید. نتیجهی مورد علاقهتان چیست؟
سعی کنید تا آن جایی که میتوانید از پرسیدن سؤال «چرا چنین اتفاقی افتاد؟» پرهیز کنید، چرا که پرسیدن این سؤال شما را در گذشته نگه میدارد و جلوی پیشرفتتان را میگیرد.
این سؤال هیچ گونه راه حلی برای حل مشکل، به شما معرفی نمیکند. چیزی که باید به آن توجه داشته باشید دو سؤال زیر است: این بار انتظار دارید که چه اتفاق متفاوتی روی دهد؟ برای رسیدن به آن نقطه چه کاری باید انجام دهید؟
“هیاهو” را کنار بگذارید و ساده سازی را رواج دهید
زمانی که برای حل مشکلی در حال تلاش هستید، ممکن است آنقدر درگیر یافتن راه حل شوید که ناخواسته کارهای جانبی بسیار زیادی را به آن اضافه کنید و با خودتان هم تصور کنید که ممکن است این موارد به شما کمک کنند.سایت های اینترنتی پر است از تبلیغاتی نظیر «راههای ساده برای راه اندازی و اداره وب سایت» ، «راه های آسان کسب درآمد» و…. باید بدانید که حتی خواندن آنها هم ممکن است وقت شما را تلف کند. این طور آگهی ها فقط وقت شما را تلف میکنند و پول هایتان را به تاراج میدهند. آنها هیچ اهمیتی به موفقیت و یا شکست شما نمیدهند. اگر آینده نگر باشید، می توانید به خوبی پیشبینی کنید که اگر برای چند ماه بر روی کار فعلی خود تمرکز کنید، آن وقت از تمام این پیشنهادهای جور به جور منفعت بیشتری عایدتان خواهدشد. ببینید چه چیزی در زندگیتان اولویت دارد و ابتدا همان را انجام دهید. هر کاری که وقت و هزینه شما را تلف میکند و هیچ حاصلی در بر ندارد باید از برنامه زندگیتان حذف شود.
برای غلبه بر ناامیدی راه حل های چند جانبه را امتحان کنید!
شما همیشه چند حق انتخاب متفاوت دارید. فقط کافی است بر روی راههای مختلف تمرکز کرده و آنها را در ذهن تجسم کنید. به خودتان بگویید که من باید به عنوان مثال چند راه حل مختلف برای فائق آمدن بر مشکل فعلی خودم پیدا کنم. تنها دانستن این مطلب که شما راه حل های متفاوتی پیش رویتان قرار دارند به شما کمک میکند که احساس بهتری پیدا کنید. بر طبق لیستی که تهیه کردهاید، انتخابهای متفاوت انجام دهید و کار خود را بر روی برنامه دنبال کنید.
اهل عمل باشید
شما زمانی که به ناامیدی میرسید، معمولاً شور و اشتیاق اولیه خود را از دست میدهید و دیگر حتی تمایلی ندارید که به موضوع مورد نظر فکر کنید. در یک چنین زمانی به دنبال این هستید که هر طور شده از کار اصلی طفره بروید؛ اما اگر اهداف از پیش تعیین شده را داشته باشید و مسیر مناسبی را برای خود انتخاب کرده باشید، گذر ازاین دست اندازهای کوچک نباید شما را خسته و ناراحت کند.
توماس ادیسون گفتهاست: «بسیاری از افراد شکست خورده کسانی هستند که متوجه نبودهاند تا چه اندازه به اهداف خود نزدیک شدهاند.»
مسئله دیگری که ممکن است اتفاق بیفتد این است که نگرانی یکی از بدترین راههای اتلاف انرژی است. اهل عمل باشید. زمانی که به سمت جلو حرکت کنید، آن وقت متوجه میشوید که دیگر دلیلی برای نگرانی هایتان وجود ندارد.
تجسم نتیجه مثبت
بهتر است بیشتر آن وقتی را که میخواهید صرف نگرانی و ترس و منفی بافی کنید، صرف مثبتاندیشی کنید. خودتان را ببینید که به آرزوها و اهدافتان می رسید. خودتان راتصور کنید که به آرزوهای تان رسیدهاید، چه احساسی دارید؟ چه میگویید؟ بر روی این کار وقت بگذارید؛ این امر به شما امید میدهد تا راهتان را ادامه دهید.
مثبت باقی بمانید تا از ناامیدی رهایی یابید!
معمولاً موارد مختلف به آن اندازه ای که آنها را در ابتدای کار میبینید بد نیستند. گاهی اوقات چیزها بدتر از آن چه هستند به نظر میرسند تنها به این دلیل که ما خودمان خسته هستیم و از نظر ذهنی آمادگی نداریم. کمی استراحت و نگه داشتن حس شوخ طبعی میتواند به شما کمک کند. این گونه احساسها به سرعت از میان میروند و شما مجدداً به حالت عادی باز میگردید. یک ذهن باز خیلی راحتتر میتواند راه حلهای متفاوت را پیدا کند و آنها را به کار ببندد تا یک ذهن کسل و خسته.
یک ذهن ناامید به همه چیز این طور نگاه میکند: «فایدهاش چیست؟» یک ذهن بسته نمیتواند راه حلهای ممکن را بررسی کند و آنها را تشخیص دهد. مثبت باقی بمانید. به هر حال باید هم چنان بدانید که گزینههای مختلف چه هستند و بر طبق برنامه هر یک را امتحان کنید. هدف شما این است که راه حل مناسب را انتخاب کنید، تمام حواس خود را روی آن متمرکز کنید، و سپس عکسالعمل مناسب نشان دهید. با استفاده از این روش ها پس از مدتی درک میکنید که موقعیتهای بیشماری پیش رویتان قرار دارند و متوجه میشوید که چگونه میتوانید از آنها به نفع خود استفاده کنید.